جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه اسماعیل: (تعداد کل: 583)

اسماعیل

[اِ] (اِخ) قنبره. رجوع به اسماعیل بن محمد قمی قنبره شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) قوشچی. از امرای ملک اشرف چوپانی. رجوع به ذیل جامع التواریخ رشیدی تألیف حافظ ابرو ص 178 شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) کاتب. رجوع به اسماعیل ابواحمد کاتب شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) کاتب. رجوع به اسماعیل بن ابی سهل بن نوبخت و اسماعیل بن نوبخت و رجوع بفهرست عقدالفرید شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) کلکلی. صاحب طبس. از رؤسای باطنیه در زمان سلطان سنجر و سلطان برکیارق. (اخبار الدوله السلجوقیه تألیف صدرالدین ابوالحسن حسینی چ لاهور 1933 م. ص 87).

اسماعیل

[اِ] (اِخ) کمال الدین. شاعر. رجوع به کمال الدین اسماعیل و تذکرهء دولتشاه سمرقندی و روضات الجنات ص 59 و مجمع الفصحاء و تاریخ ادبیات ایران تألیف رضازادهء شفق و رجوع به ترجمهء محاسن اصفهان ص 31، 103، 107 شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) مجدالدین. رجوع به اسماعیل سنکلونی شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) محمد بن مهاجربن عبید. رجوع به اسماعیل بن ابی خالد شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) (پاشا) مصطفی الفلکی (1240 - 1319 ه . ق.). وی علوم ریاضی را در پاریس آموخت و حکومت مصر او را واداشت تا مکانیک عملی را برای آلات رصدیه بیاموزد و او چون به مصر بازگشت متولی مرصد فلکی و نظارت مدرسهء مهندسخانه و مدرسهء مساحه الخدیویه شد...

اسماعیل

[اِ] (اِخ) معزالدین. رجوع بمعزالدین اسماعیل شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) معشوقی. یکی از رجال شعبهء ملامیه از طریقت بایرامیه است. (قاموس الاعلام ترکی).

اسماعیل

[اِ] (اِخ) مکی. محدث است. رجوع به مصاحف ص 185 شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ملک الصالح. رجوع به ملک الصالح شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) منتصر مکنی به ابوابراهیم. رجوع به اسماعیل بن نوح شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) منصور. رجوع به منصور، ابوطاهر، اسماعیل شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) (افندی) منصور. فارغ التحصیل از مدرسه المعلمین الناصریه و مدرس مدارس امیریهء مصر. او راست: النماذج التطبیقیه للدروس النحویه در دو جزو و آن در مصر بسال 1331 ه . ق. بطبع رسیده. (معجم المطبوعات ج 1 ستون 445).

اسماعیل

[اِ] (اِخ) منصوربن القائم بن المهدی صاحب افریقیه. بروز مرگ پدر او با وی بیعت کردند و او بلیغ و فصیح بود و خطبه ها به ارتجال کردی و ابوجعفر احمدبن محمد المروروذی گوید: بروزی که ابویزید هزیمت یافت من در رکاب منصور بودم و او دو نیزه در دست...

اسماعیل

[اِ] (اِخ) مولوی (شیخ ...). او راست: زبده الفحوص.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) (شاه) میرزا ابوتراب. کریمخان زند با علیمردان خان بختیاری متفق گردید و در سال 1164 ه . ق. ابوالفتح خان بختیاری حاکم اصفهان را مغلوب و در 18 محرم این سال اصفهان را بتصرف آورده و میرزا ابوتراب پسر میرزا مرتضی صدر را شاه اسماعیل لقب داده بسلطنت...

اسماعیل

[اِ] (اِخ) نبی. رجوع به اسماعیل بن ابراهیم (ع) شود.

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.