جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه اسماعیل: (تعداد کل: 583)

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن نوح (ثانی) سامانی مکنی به ابوابراهیم و ملقب به منتصر. وی برادر عبدالملک سلطان اخیر از آل سامانست. ایلکخان بسال 389 ه . ق. عبدالملک ابوالحارث را مکحول و ابوابراهیم منتصر و ابویعقوب فرزندان نوح بن منصور و اعمام ایشان ابوزکریا و ابوصالح غازی و ابوسلیمان را...

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن نیکروز. وی جد قاضی مجدالدین اسماعیل است. (تاریخ عصر حافظ تألیف غنی ج 1 حاشیهء ص76).

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن وردان مکنی به ابوعمر. محدث است. رجوع به المصاحف ص 175 شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن هبه اللهبن ابی الرضاء موصلی مکنی به ابوالمجد. او راست: غایه الوسائل الی معرفه الاوائل. و مزیل الارتیاب عن مشیمه الانتساب در تقویم بلدان. (کشف الظنون).

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن هبه اللهبن جمیع ملقب به موفق الدین. او راست: کتاب ارشاد لمصالح الانفس و الاجساد.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن هبه اللهبن سعد مکنی به ابن باطیش و ملقب به عمادالدین فقیه شافعی. او راست: المغنی فی غریب المهذب. (اعلام زرکلی ج 1 ص 115). و تاریخ موصل. و رجوع به ابن باطیش شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن هبه اللهبن علی حمیری اسنائی ملقب به عزالدین. رجوع به حمیری و اعلام زرکلی شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن هبه الله حموی. او راست: رساله ذات الشعبتین. (کشف الظنون).

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن الهربذ. یکی از مغنیان مشهور دورهء اموی و عباسی. وی در مجالس هارون الرشید تغنی میکرد و الطاف و عنایتها دید. اصل وی از مکه و از موالی آل زبیربن عوام است. بعضی نوادر دربارهء وی نقل کرده اند.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن هشام. بعضی او را در زمرهء صحابه آورده اند. بخاری و ابوحاتم گویند: حدیثه عن النبی (ص) مرسل. (اصابه ج 1 ص 125). و رجوع به عقدالفرید چ عریان ج 3 ص 265 شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن هشام بن ابی یوسف. مرزبانی در الموشح ص 375 ذکر او آورده است.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن هَمّام بن عبدالرحمن بن ابی عبدالله میمون بصری. نجاشی در رجال خود گوید: مولای بنی کنده و مکنی به ابوهمام بود و از امام رضا (ع) روایت کند. خود و پدر و جد او ثقه باشند. شیخ طوسی نیز در رجال او را در عداد اصحاب رضا...

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن یاقوتی ملقب بقطب الدوله. پسرعم ملکشاه و خال برکیارق از ملوک سلجوقی. وی سمت امارت آذربایجان داشت. ترکان خاتون زوجهء ملکشاه و نامادری برکیارق به وعده های شیرین تقبل ازدواج با وی، او را بر ضد برکیارق شورانید، از این رو وی عساکر بسیار از قبایل ترکمان...

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن یحیی ملقب به مجدالدین. رجوع به اسماعیل بن رکن الدین... و تاریخ عصر حافظ تألیف غنی ج 1 ص 76 و تاریخ گزیده چ لندن ج1 ص 630 و حبیب السیر چ تهران ج3 جزو2 ص91 شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن یحیی بن اسماعیل بن عمروبن اسحاق المزنی مکنی به ابوابراهیم. صاحب امام شافعی مصری. او زاهد و عالم و مجتهد و محجاج و غوّاص بحار معانی دقیقه بود و امام شافعیان و شناسنده ترین طرق و فتاوی شافعی است. و او را تآلیف کثیره است، از جمله:...

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن یحیی بن اسماعیل رسولی. رجوع به ملک الاشرف و اعلام زرکلی شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن یحیی بن عماره بکری کوفی. شیخ طوسی او را در عداد اصحاب صادق (ع) شمرده است. رجوع به تنقیح المقال ج 1 ص 146 شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن یحیی (ابی محمد) بن مبارک یزیدی. فاضل، ادیب، شاعر. او راست: کتاب طبقات الشعراء. (روضات الجنات ص 103).

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن یحیی عیسی مکنی به ابومحمد. آقا باقر بهبهانی در تعلیقهء رجالیه او را یاد کرده است. رجوع به تنقیح المقال ج 1 ص 146 شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن یحیی کوفی صیرفی مولای بنی هاشم. شیخ طوسی او را در عداد اصحاب صادق (ع) شمرده است. رجوع به تنقیح المقال ج 1 ص 146 شود.

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.