جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه اسماعیل: (تعداد کل: 583)

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن سمیع مکنی به ابومحمد. محدث است و شعبه از وی روایت کند.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن سنان العصفری مکنی به ابوعبیده. محدث است.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن سود کین بن عبدالله نوری حنفی ملقب بشمس الدین مکنی به ابوطاهر مکی. او راست: شرح عمده العقائد احمد نسفی. لواقح الاسرار و لوائح الانوار. کتاب الصلاه. کافی. متوفی بسال 646 ه . ق. (کشف الظنون).

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن سهل مکنی به ابوحاتم. محدث است.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن سهل دهقان. نجاشی او را ضعیف دانسته گوید: کتابی دارد و ما آنرا روایت کرده ایم. شرح احوال او در کتب متأخر رجال نیز آمده است. (تنقیح المقال ج 1 ص 134). شیخ طوسی در فهرست لقب دهقان را نیاورده و رجال نویسان متأخر ایشان را دو...

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن سُهَیل. مؤلف تعلیقهء رجالیه گوید: وی از فضل بن شاذان روایت کند. و چون اسماعیل بن سهل دهقان نیز از فضل بن شاذان روایت کند احتمال داده شده که صاحب ترجمه همان دهقان باشد. (تنقیح المقال ج 1 ص 135).

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن سیار. برخی او را چنین یاد کرده اند ولی گویا اسماعیل بن یسار صحیح باشد. (تنقیح المقال ج 1 ص 135). رجوع به اسماعیل بن یسار شود.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن شرف الدین عودی عاملی ملقب بشیخ شهاب الدین. وی از ادبا و شعرای جبل عامل که قبل از 1097 ه . ق. (سال تألیف کتاب امل الاَمل) میزیسته. در ارجوزه ای کتاب الیاقوت را به نظم درآورده(1). (خاندان نوبختی ص 177).
(1) - امل الاَمل ص 428 (ذیل...

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن شعیب بن میثم سمان اسدی کوفی. شیخ طوسی او را در عداد اصحاب صادق (ع) شمرده است. (تنقیح المقال ج 1 ص 135). میرزا در منهج المقال و رجال وسیط از رجال شیخ نقل کرده که وی او را در عداد اصحاب صادق (ع) شمرده، لیکن در...

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن شعیب عَریشی. شیخ طوسی در رجال خود او را در باب «من لم یرو عنهم» آورده گوید: عبدالله بن جعفر از او روایت کند. و در فهرست گوید: ثقه و قلیل الحدیث بود. تصانیفی دارد از آنهاست: رساله فی الطب. نجاشی و ابن شهرآشوب نیز این کتاب...

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن صاعد مکنی به ابوالحسن قاضی القضاه. برادر ابوسعید محمد بن صاعد قاضی القضاه. معاصر ابومحمد المعلی بن احمد بیهقی. رجوع به تاریخ بیهق ص 174 شود.
اسماعیل.
[ اِ ] (اِخ) ابن صالح بن البناء القفطی، فقیه. خطیب عیذاب. (عیون الانباء ج 2 صص 176-177).

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن صالح بن علی بن عبدالله بن عباس. یکی از خویشاوندان خلفای عباسی. وی در سنهء 183 ه . ق. از طرف هارون الرشید بولایت مصر منصوب گردید و دیار مصر هشت ماه در تحت ادارهء او در رفاه بود. مردی ادیب و فصیح اللسان بوده و نظم...

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن صباح. در باب ضمان الصانع از کتاب کافی و من لایحضره الفقیه، روایتی از علی بن حکم از صاحب ترجمه از ابی عبدالله آمده است. و در برخی نسخ اسماعیل بن ابی صباح یاد شده است. (تنقیح المقال ج 1 ص 135).

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن صبیح. یکی از بلغای زبان عرب. (ابن الندیم). وی کاتب محمد امین بن هارون الرشید بود. (حبیب السیر ج2 جزو3 ص 89). و رجوع بفهرست الوزراء و الکتاب، و تاریخ سیستان ص 164 و عیون الاخبار ج1 ص58 و عقدالفرید چ محمد سعید العریان ج 2 ص...

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن صدقه قَراطیسی کوفی. شیخ طوسی در رجال او را در عداد اصحاب صادق (ع) شمرده. (تنقیح المقال ج 1 ص 135).

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن صدیق ملقب به ذرّاع. محدث است.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن صدیق مکنی به ابوالصباح. محدث است.

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن الطبری. یکی از رؤسای طایفهء بنی الطبری است. این قوم در اوائل قرن چهارم ه . ق. نفوذ و اقتداری در صقلیه داشتند. اسماعیل، عطاف را که از جانب ملوک فاطمیه در صقلیه حکومت میکرد، مغلوب کرد و از این رو منصور عبیدی، ابوالغنائم حسن بن علی...

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن طغتگین بن ایوب ملقب بمعزالدین ایوبی. پسر سیف الاسلام طغتگین برادر صلاح الدین ایوبی است. وی در سنهء 593 ه . ق. پس از وفات پدر در شهر زبید از کشور یمن بر مسند حکومت نشست و به دعوی انتساب به بنی امیه و قرشی بودن مدعی...

اسماعیل

[اِ] (اِخ) ابن طلحه. وی یکی از ده پسر طلحه بن عبیدالله ابوقحافه بن عثمان بود. (تاریخ گزیده چ لندن ج1 ص 209).

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.