ضیاءالدین
[ئُدْ دی] (اِخ) هدایت گوید: معلوم نیست که از کجاست اما معاصر سیف اسفرنگی و در زمان دولت سلطان محمد بن تکش خوارزمشاه که او را اسکندر ثانی و سلطان سنجر لقب کرده بودند و شعرا قصیده ها در تهنیت این لقب بنام او می گفته اند بوده و از قصیده ای که نظم کرده این سه بیت نوشته می شود:
سلطان علاء دنیا سنجر که ذوالجلال
از خلق برگزیدش و جاه و جلال داد
شاه عجم سکندر ثانی که رای او
بر فتح ملک ترک حشم را مثال داد
خورشیدوار تیغ وی از مشرق صواب
آمد پدید و ملک خطا را زوال داد.
(از مجمع الفصحا ج 1 ص 376).
صاحب حبیب السیر گوید(1): امام ضیاءالدین از فضلای زمان سلطان محمد خوارزمشاه و پیوسته ملازم بارگاه این سلطان بود و در آن وقت که خوارزمشاه فرمود که لفظ سنجر بر القاب او بیفزایند این مرد قصیدتی نظم کرد که سه بیت آن اینست: سلطان علاء دنیا... الخ.
(1) - چ طهران ج 2 ص 335.
سلطان علاء دنیا سنجر که ذوالجلال
از خلق برگزیدش و جاه و جلال داد
شاه عجم سکندر ثانی که رای او
بر فتح ملک ترک حشم را مثال داد
خورشیدوار تیغ وی از مشرق صواب
آمد پدید و ملک خطا را زوال داد.
(از مجمع الفصحا ج 1 ص 376).
صاحب حبیب السیر گوید(1): امام ضیاءالدین از فضلای زمان سلطان محمد خوارزمشاه و پیوسته ملازم بارگاه این سلطان بود و در آن وقت که خوارزمشاه فرمود که لفظ سنجر بر القاب او بیفزایند این مرد قصیدتی نظم کرد که سه بیت آن اینست: سلطان علاء دنیا... الخ.
(1) - چ طهران ج 2 ص 335.