صقال

معنی صقال
[صِ] (ع مص) زدودن شمشیر و آینه و جز آن. (منتهی الارب) (غیاث اللغات). صیقل زدن. روشن کردن. || (اِمص) زدودگی. (منتهی الارب). روشنگری :
پر صقالت بود روی از گشت چرخ
گشت روی پر صقالت چون زگال.
ناصرخسرو.
ای گوهر معانی زان تیغ گوهری
خنجر بده بحنجر بدگوهران صقال.
ناصرخسرو.
همچو این تاریک رویان روی من
تیره بود و تارفام و بی صقال.ناصرخسرو.
نه خنجر فهمم صقال دارد
نه آتش طبعم شرار دارد.مسعودسعد.
در صد مصاف معرکه گر کند گشته ام
روزی به یک صقال بجای آیدم مضا.
مسعودسعد.
از مالشی که یافت دلم روشنی گرفت
روشن شود هرآینه آیینه از صقال.
مجد همگر.
|| (اِ) شکم. (منتهی الارب). الجنب و الخاصره. (بحر الجواهر).
|| صقال الفرس؛ نیکو سیاست و صیانت کردن آن. (منتهی الارب).
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.