جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه پیشروی: (تعداد کل: 1)
پیشروی
[رَ] (حامص مرکب) عمل پیشرو. بجلو رفتن و پیشرفت کردن. || امامت. دلهثه. (منتهی الارب). قیادت :
آلت خسروی و پیشروی
همه داده ست مر ترا یزدان.فرخی.
|| تجاوز از حد طبیعی. رجوع به پیشروی کردن شود. || ترقی.
آلت خسروی و پیشروی
همه داده ست مر ترا یزدان.فرخی.
|| تجاوز از حد طبیعی. رجوع به پیشروی کردن شود. || ترقی.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.