جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه وجب: (تعداد کل: 2)

وجب

[وَ] (ع ص، اِ) شتر ماده ای که در پستانش فله(1) بسته باشد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || مشک بزرگ از پوست تکهء کوهی. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد). ج، وِجاب. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || گول و بددل. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). احمق. || ترسو....

وجب

[وَ جَ] (اِ) به معنی به دست که به هندی اردو بالشت گویند. (از غیاث اللغات) (آنندراج). شبر. (ناظم الاطباء). مقدار مسافت مابین خنصر و ابهام است در موقع بازکردن دست که تقریباً چهار گره میشود و مقصود از کوتاهی هم هست. (قاموس کتاب مقدس). کدست و وژه. (ناظم الاطباء)....
نوروزتان فرخنده باد

نوبهار است در آن کوش که خوش دل باشی

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.