جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه میراب: (تعداد کل: 2)

میراب

(اِ مرکب) مباشر و ناظر تقسیم آبها. (ناظم الاطباء). باغبان که آب رسانی ذمهء او باشد. (از غیاث). آبران. آبرانه. قَلاّد. آب بخش. آبیار. اویار. آن که آب را بخشد. (یادداشت مؤلف). آن که بر سهمیهء هر خانه یا باغ یا کشتزار از آب رود یا نهر یا قنات یا...

میراب

(اِخ) دهی است از دهستان خروسلو بخش گرمی شهرستان اردبیل، واقع در 37هزارگزی باختری گرمی با 120 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج4).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.