جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه مضایق: (تعداد کل: 2)
مضایق
[مَ یِ] (ع اِ) مضائق. جِ مضیق. مکانهای تنگ. تنگناها. تنگی ها در مکان و امور. کارهای سخت : به تعجیل سوی ناتل... رفتند بر آن جمله که به ناتل که آنجا مضایق است. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص463). شما به استراباد روید که در آن مضایق نتوانند آمد. (تاریخ...
مضایق
[مُ یِ] (ع ص) سختگیر. تنگ گیرنده. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) : ... بر مقتضای فرمان سوی ایشان رفت و آنچه واجب بود از وظایف این خدمت بجای آورد و استرضاء جوانب... از مضایق و مسامح و منافق و مناصح... به اتمام رسانید. (مرزبان نامه چ بارانی ص172).