جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه مصیر: (تعداد کل: 5)

مصیر

[مَ] (ع مص) بازگردیدن کار. (منتهی الارب). صیر. صیروره. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). بازگشتن. (ترجمان القرآن جرجانی ص89) (آنندراج). رجوع به صیر و صیرورت شود. (غیاث). || گشتن از حیّز به جنبانیدن. (المصادر زوزنی). || گشتن. (تاج المصادر بیهقی) (المصادر زوزنی). || میل کردن به سوی کسی. (منتهی الارب).

مصیر

[مَ] (ع مص) بازگردیدن کار. (منتهی الارب). صیر. صیروره. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). بازگشتن. (ترجمان القرآن جرجانی ص89) (آنندراج). رجوع به صیر و صیرورت شود. (غیاث). || گشتن از حیّز به جنبانیدن. (المصادر زوزنی). || گشتن. (تاج المصادر بیهقی) (المصادر زوزنی). || میل کردن به سوی کسی. (منتهی الارب).

مصیر

[مَ] (ع اِ) روده. ج، اَمْصِره، مُصْران. جج، مصارین. (بحر الجواهر) (منتهی الارب مادهء م ص ر). رودگانی. ج، مُصران. (مهذب الاسماء). معی. (بحر الجواهر).

مصیر

[مَ] (ع اِ) بازگشت گاه. (دهار). مآب. مرجع. برگشتگاه. بازگشتگاه. بازگشت جای. (یادداشت مؤلف). جای بازگشت آب، یا عام است. (منتهی الارب). جای بازگشتن. (آنندراج) (مهذب الاسماء) (غیاث). || (اِمص) بازگشت. (ناظم الاطباء). بازگشت کار. صیور. (یادداشت مؤلف) :
باد ارکان دین و دولت را
سوی او مرجع و مصیر و مآب.سوزنی.
تا...

مصیر

[مَ] (اِخ) دهی است از دهستان موگوئی بخش آخورهء شهرستان فریدن واقع در 25هزارگزی باختر آخوره با 672 تن جمعیت. آب آن از رودخانه و چشمه و راه آن اتومبیلرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج10).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.