جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه مزارع: (تعداد کل: 3)
مزارع
[مَ رِ] (ع اِ) جِ مزرع، به معنی جای کاشتن. (آنندراج). جِ مزرعه. (دهار) (ناظم الاطباء). کشت زارها. (دهار). مزرعه ها. (ناظم الاطباء) :
از مزارعشان برآمد قحط و مرگ
از ملخهائی که می خوردند برگ.مولوی.
|| دیه کوچک. (از آنندراج) (از غیاث).
از مزارعشان برآمد قحط و مرگ
از ملخهائی که می خوردند برگ.مولوی.
|| دیه کوچک. (از آنندراج) (از غیاث).
مزارع
[مُ رِ] (ع ص) زراعت کننده و کشاورز. (آنندراج) (غیاث) (ناظم الاطباء). کشتکار. (ناظم الاطباء). برزگر. کدیور. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و اکثر مواضع دیوانی...به معاملان از قضاه و مزارعان و ارباب داد. (تاریخ غازانی ص 259). مزارعان و معاهدان از اهل ذمت جزیهء سرهای ایشان بر دو...