جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه مردد: (تعداد کل: 2)

مردد

[مُ رَدْ دَ] (ع ص) مرد دودله و سرگشته که بیرون شد کار نداند. (منتهی الارب). حائر بائر. (متن اللغه). دودل. دو دله. که اسیر شک و تردید است. که مصمم نیست. که بر کاری استوار نیست. مردد شدن؛ به تردید افتادن.
|| بی قرار. ناپایدار. بی ثبات. متردد. (ناظم الاطباء)....

مردد

[مُ رَدْ دِ] (ع ص) بسیار گرداننده. || کسی که تردید می کند. (ناظم الاطباء).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.