جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه مدحتگری: (تعداد کل: 1)
مدحتگری
[مِ حَ گَ] (حامص مرکب)ستایش. توصیف و تمجید. مداحی. مدیحه سرایی. عمل مدحتگر. رجوع به مدحتگر شود :
شنیدم که سوی خصیب ملک شد
به مدحتگری بونواس بن هانی.منوچهری.
شنیدم که سوی خصیب ملک شد
به مدحتگری بونواس بن هانی.منوچهری.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.