جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه مبرا: (تعداد کل: 3)

مبرا

[مُ بَرْ را](1) (ع ص) بیزارشده و دورشده. (غیاث) (آنندراج) (ناظم الاطباء) :
هر شاه که او ملک تو و ملک تو بیند
از ملک مبرا شود از ملک معرا.
مسعودسعد (دیوان چ رشید یاسمی ص71). || پاک کرده شده و معاف و آزاد. (ناظم الاطباء). پاک. منزه. بری :
پیشت آرم نظم قرآن...

مبرا

[مِ] (ع اِ) چاقو و قلمتراش و استره و تیغ دلاکی و تبر و هر ابزار برنده و تیز. (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس). و رجوع به مِبراه شود.

مبرا

[مَ] (ع اِ) محل قط قلم. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.