جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه طرق: (تعداد کل: 12)
طرق
[طَ] (ع مص) زدن. || زدن به مطرقه. کوفتن. || فال سنگک زدن کاهن. (منتهی الارب) (آنندراج). سنگ فال زدن. سنگ زدن کاهن. (زوزنی). و اصله الضرب، و منه سمیت المطرقه. (زوزنی) : الطرق و الطیره و العیافه من الجبت؛ سنگک زدن و تشأم کردن به چیز و زجر مرغ...
طرق
[طَ رَ] (ع مص) نوشیدن آب مکدر را. یقال: طرق طرقاً. || توبرتو شدن پر مرغ. (منتهی الارب). بر هم نشستن پر مرغ. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). || (اِمص) سستی زانوی شتر. (منتهی الارب). ضعف الرکبتین. (مهذب الاسماء). || کجی در ساق شتر. (منتهی الارب). || از عیوب بدنی اسب...
طرق
[طَ رِ] (ع ص) فال سنگک گیرنده. رجوع به طرقات شود.
طرق
[طُ] (ع اِ) جِ طراق و طریق. (منتهی الارب). || (ص، اِ) جِ اطرق. (اقرب الموارد).
طرق
[طُ رَ] (ع اِ) جِ طرقه.
طرق
[طِ] (ع اِ) پیه. (منتهی الارب) (آنندراج). به عربی شحم است. (فهرست مخزن الادویه). || (اِمص) توانائی. (منتهی الارب) (آنندراج). قوت. || فربهی. (منتهی الارب) (آنندراج). چاقی. سمن.
طرق
[طُ رُ] (ع اِ) جِ طریق. راهها.
- وزارت طرق؛ وزارتی که ادارهء شاهراه ها کند به ساختن و ترمیم. وزارت راه. (فرهنگستان).
|| نحوه ها. نمطها : ارتفاعات آن را حاصل میکند و به سبل و طرق آن میرساند. (تاریخ بیهقی). و اوقاف اجداد و آباء ایشان هم از پرگار افتاده،...
- وزارت طرق؛ وزارتی که ادارهء شاهراه ها کند به ساختن و ترمیم. وزارت راه. (فرهنگستان).
|| نحوه ها. نمطها : ارتفاعات آن را حاصل میکند و به سبل و طرق آن میرساند. (تاریخ بیهقی). و اوقاف اجداد و آباء ایشان هم از پرگار افتاده،...
طرق
[طَ رَ] (اِخ) آبی است مر بنی وقبی را. (منتهی الارب). موضعی است که تا وقباء پنج میل راه باشد. (معجم البلدان).
طرق
[طُ رُ] (اِخ) نام محلی در 16400متری مشهد، بین مشهد و جیم آباد، کنار راه مشهد به کاریز و برای کسی که از طریق نیشابور عازم مشهد باشد، میان باج ساروق و مشهد و در 908900متری طهران و در جنوب مشهد واقع است. و هر گاه از مشهد عازم تربت...
طرق
[طُ رُ] (اِخ) قصبهء مرکز شهرستان طرق رود بخش نطنز شهرستان کاشان در 32هزارگزی جنوب باختری نطنز و یکهزارگزی شمال شوسهء نطنز به مورچه خورت. کوهستانی و سردسیر با 4430 تن سکنه. آب آن از 17 رشته قنات. محصول آنجا غلات و میوه جات و حبوبات و انگور. شغل مردان...
طرق
[طُ رُ] (اِخ) دهی از دهستان تکاب بخش ریوش شهرستان کاشمر، در سه هزارگزی باختر ریوش، سر راه مالرو عمومی ریوش به بردسکن. کوهستانی و معتدل با 1415 تن سکنه. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج9).
طرق
[] (اِخ) نام کتابی هندی که به عربی نقل شده است. (فهرست ابن الندیم).