جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه ضریح: (تعداد کل: 2)

ضریح

[ضَ] (ع اِ) گور. (منتهی الارب) (منتخب اللغات). قبر. قبر بی لحد. گور بی لحد. (مهذب الاسماء) (دهار). مغاکی که در میان گور سازند برای مرده. (منتخب اللغات). شکاف میان گور یا در یک جانب آن یا بی شکاف× و فی الحدیث: اللحد لنا و الضرح لغیرنا و هو حفر...

ضریح

[ضُ رَ] (اِخ) نام پدر عُرفجهء صحابی (یا آن به شین است). (منتهی الارب).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.