جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه سویق: (تعداد کل: 2)
سویق
[سَ] (ع اِ) پست (دهار) (منتهی الارب) پست که بهندی سَتو گویند (آنندراج) (غیاث) پست تلخان و آنرا از هفت چیز کنند: گندم، جو، نبق، سیب، کدو، حب الرّمان، سنجد و هر یک را بنام آن چیز خوانند (بحر الجواهر) - سویق الارزه؛ تلخان برنج - سویق التفاح؛ تلخان سیب...
سویق
[سَ] (اِخ) غزوالسویق نام یکی از غزوات رسول (ص) در این جنگ ابوسفیان و اتباعش که جهت سبکباری انبانها از پشت انداخته بودند برگرفتند (از تاریخ گزیده ص 141 و 142 ) رجوع به امتاع الاسماع ج 1 ص 106 شود.