جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه ریع: (تعداد کل: 4)

ریع

[رَ / ری] (ع ص، اِ) زمین بلند (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) جای بلند (ترجمان القرآن جرجانی چ دبیرسیاقی ص 54 ) بالاواره بالا (مهذب الاسماء ||) هر راه گشادهء میان دو کوه یا هر راه که باشد یا راه گشاده در کوه || کوه بلند...

ریع

[رَ] (ع اِ) اول هر چیزی و افضل آن (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد ||) اول جوانی (دهار ||) روشنی چاشت و خوبی درخش آن (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء ||) جواب، گویند: لیس له ریع؛ ای جواب (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء ||)...

ریع

[رَ] (ع مص) گوالیدن و فزون گشتن (از منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) زیادت شدن (دهار) (تاج المصادر بیهقی ||) زیادت کردن (المصادر زوزنی ||) میل کردن و بازگشتن (از منتهی الارب) (از آنندراج) بازگشتن: راع عنه و الیه ریعاً (از اقرب الموارد) بازگشتن (دهار) (تاج المصادر...

ریع

(ع اِ) عبادتگاه ترسایان (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج) صومعه (اقرب الموارد).
نوروزتان فرخنده باد

نوبهار است در آن کوش که خوش دل باشی

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.