جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه درع: (تعداد کل: 8)

درع

[دَ] (ع مص) پوست کشیدن گوسپند را از جانب گردن (از منتهی الارب ) سلاخی کردن گوسفند از طرف گردن (از اقرب الموارد) از جانب گردن باز کردن پوست گوسفند || جدا کردن گردن و یا دست را از بند بدون شکستن (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد ||)...

درع

[دَ رَ] (ع مص) سیاه گشتن سر گوسفند و سفید شدن سایر قسمتهای آن (از اقرب الموارد) سپید سینه و گردن و سیاه ران گردیدن (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ).

درع

[دَ رَ] (ع اِ) سپیدی گردن و سینهء گوسپند و مانند آن و سیاهی ران آن (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).

درع

[دَ رِ] (ع ص) گیاه تازه (منتهی الارب ) تر و تازه از گیاه (از اقرب الموارد).

درع

[دِ] (ع اِ) جامه ای است که از زره آهنین بافته می شود و آنرا در جنگها برای محافظت از اسلحهء دشمن در بر کنند (از اقرب الموارد) زره (دهار) (غیاث) (نصاب) زره، و آن غیر یلبه است که جوشن باشد (یادداشت مرحوم دهخدا) مؤنث است و گاهی مذکر نیز...

درع

[دُ] (ع ص، اِ) جِ دَرعاء (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) رجوع به درعاء شود || جِ أدرع (ناظم الاطباء) رجوع به ادرع شود.

درع

[دُ رْ / دُ رَ] (ع اِ) سه شب از ایام ماه که بعد از ایام بیض است، یعنی شانزدهم و هفدهم و هجدهم ماه، از جهت سیاهی اوایل و سپیدی تمامی و سایر آنها (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد ||) قوم دُرْع؛ گروهی که نیمی از آنان...

درع

[دُ رَ] (ع اِ) جِ دُرعه (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) و برخی آنرا جمع دَرعاء دانسته اند (از اقرب الموارد) رجوع به درعه و درعاء شود.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.