جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه دردی: (تعداد کل: 3)

دردی

[دَ] (اِ) رنج || نفیر بوق کرنای (ناظم الاطباء).

دردی

[دُ دی ی]( 1) (ع اِ) درد درده آنچه به تک نشیند از مایع همچو روغن زیت و غیر آن خلاف صافی (منتهی الارب ) دردی روغن و غیره، آنچه از تیرگی در ته آن رسوب می کند (از اقرب الموارد) به معنی درد که در چیز رقیق ته نشین...

دردی

[دُ] (اِخ) میر ابراهیم از شاعران معاصر صادقی کتابدار مؤلف مجمع الخواص (دورهء شاه عباس کبیر) است که نام او را مؤلف از توابع همدان است و چند بیت از اشعار او را نقل کرده « سرکان » مجمع الخواص آورده می نویسد که وی از قصبه ای موسوم به...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.