جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه خیط: (تعداد کل: 7)
خیط
[خَ] (ع اِ) رشته (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) ج، اخیاط و خیوط و خیوطه : صدهزاران خیط یک تو را نباشد قوتی چون بهم بربافتی اسفندیارش نگسلد سعدی تاب خوردم رشته وار اندر کف خیاط صنع پس گره بر خیط خودبینی و خودرایی زدم سعدی ||...
خیط
(ع اِ) گروه ملخ خَیط ج، خیطان || گلهء شترمرغ (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) خَیط ج، خیطان || دایرهء بر زمین کشیده (یادداشت مؤلف).
خیط
[خِ] (اِخ) دهی است از دهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز، واقع در 58 هزارگزی جنوب خاوری اهواز و یک هزارگزی خاور راه خلف آباد به اهواز آب آن از چاه و محصول آن غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری راه در تابستان اتومبیل ( رو...
خیط
[خَ یَ] (ع اِمص) درازی گردن (منتهی الارب).
خیط
[خَ] (اِخ) نام سلسلهء ستارگان خرد که بمیان حوتین جای دارند (یادداشت مؤلف).
خیط
[خَ] (اِخ) اطمی است از آن بنی اسود مشرف بر حرهء شرقی مسجد قبلتین (منتهی الارب).
خیط
[خَ] (اِخ) نام کوهی است (منتهی الارب).