جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه خلاص: (تعداد کل: 5)

خلاص

صاف شدن آن منه: «|| مخلصاً » و « خلوصاً » و « خلاصاً » [خَ] (ع مص) سالم ماندن چیز از تلف شدن منه: خلص الشی ء من التلف خلص الماء من الکدر (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) (از اقرب الموارد).

خلاص

[خِ] (ع مص) مخالصه (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) رجوع به مخالصه در این لغت نامه شود.

خلاص

[خِ] (ع اِ) خلاصهء روغن (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) (از اقرب الموارد ||) گداختهء زر و سیم (منتهی الارب) (از تاج العروس ||) زر خالص سره (یادداشت بخط مؤلف) : خلاص بود و کنون قلب شد ز سکه بگشت مزور آمد و خائن چو سکهء قلابخاقانی...

خلاص

[خَلْ لا] (ع ص) نجات دهنده آزادکننده رهاکننده (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب).

خلاص

[خَ لْ لا] (ع اِ) رخنهء در خانه (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) (از اقرب الموارد ||) شکاف سوراخ (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.