جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه جمیع: (تعداد کل: 1)
جمیع
[جَ] (ع ص، اِ) گردآمده و یک جاشده. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). ضد متفرق. (اقرب الموارد). || لشکر. || قبیلهء گردآمده. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || جماعت مردم. (اقرب الموارد). گروه مردم. (منتهی الارب). || همه. همگی. همگان. (فرهنگ فارسی معین). برای تأکید گویند: جاؤوا جمیعهم؛ کما یقال عامتهم؛...
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.