جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه تین: (تعداد کل: 5)
تین
(هزوارش، اِ) به زبان زند و پازند انجیر را گویند. و آن میوه ای است معروف و در عربی نیز همین نام دارد. (برهان) (انجمن آرا) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). هزوارش تین، پهلوی انجیر... همریشهء تین عربی. (حاشیهء برهان چ معین) :
نبود عجب که مازوی بی مغز بی مزه
یابد از...
نبود عجب که مازوی بی مغز بی مزه
یابد از...
تین
(ع اِ) انجیر، تینه یکی آن. تازه و تر آن بهترین فواکه و خوشترین غذاها است کم نفخ و جاذب و محلل و مفتح سدهای کبد و طحال و ملین و اکثار آن مولد شپش «؟». (منتهی الارب). انجیر. (دهار) (از غیاث اللغات). درختی است که میوهء آن شیرین و...
تین
(اِخ) التین. سورهء نودوپنجمین از قرآن کریم. مکیه. و آن هشت آیت است. پس از الم نشرح و پیش از علق :
تقویم صورت ما، کردند باغبانان
برخوان اگر ندانی آغاز سوره التین.
ناصرخسرو.
تقویم صورت ما، کردند باغبانان
برخوان اگر ندانی آغاز سوره التین.
ناصرخسرو.
تین
(اِخ) کوهی است به شام. (منتهی الارب). تین و زیتون دو کوهست در شام و گفته اند تین کوههائی بین حلوان تا همدان است و زیتون کوههاست به شام. (از معجم البلدان) (مراصدالاطلاع). || کوهی است به غطفان. || نام دمشق. || نام مسجدی. مسجدی در شام. (منتهی الارب). گفته...
تین
(اِخ) دهی از دهستان جوان رود است که در بخش پاوهء شهرستان سنندج واقع است و 343 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).