جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه تمرین: (تعداد کل: 2)
تمرین
[تَ] (ع مص) سخت روی گردیدن کسی بر کاری: مرن وجهه علی الامر تمریناً؛ سخت گردید روی او بر کار. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || نرم کردن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). نرم گردانیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد): مرن الادیم؛ ای لینهُ. (از اقرب الموارد). || بر...
تمرین
[تَ] (اِخ) دهی است از دهستان شاهرود که در بخش شاهرود شهرستان هروآباد واقع است و 685تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج4).