جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه بک: (تعداد کل: 6)

بک

[بَ] (اِ) پک. وک. وزغ را گویند و آنرا بعربی ضفدع خوانند. (برهان). در پهلوی وک(1) «روایات 77-78»، سانسکریت بهک(2)(قورباغه) «ویلیامز 742، 2 بهکبهکایه»(3)، طبری وک(4) «واژه نامه 798» (از حاشیهء برهان چ معین). و در تداول امروز گناباد نیزبک گویند. (از محمد پروین گنابادی). وزغ و غوک و قرباغه....

بک

[بَ] (ترکی، اِ) مخفف بیک است بمعنی بزرگ، نظیر بیک و بیوک که بمعنی بزرگ باشد و در آخر اسماء ترکی درآید بجهت تعظیم و تکریم و ردیف خان باشد. (یادداشت مؤلف). این کلمه را که بعضی بخطا بیک نویسند لقب کسانی بوده است که پایهء آنان پایین مرتبهء پاشا...

بک

[بَ] (انگلیسی، اِ) پشت(1). دوتن [ بک راست، بک چپ ] از یازده تن بازیکنان فوتبال که در خط دفاع قرار دارند وظیفهء آنان حفظ دروازه بان گُلِر از حملات دستهء مخالف است.
(1) - Back.

بک

[بَ] (اِخ) نام شهری است در ماوراءالنهر. (برهان) (ناظم الاطباء).

بک

[بَ] (اِ) انگشت و زغال. (ناظم الاطباء). زگال.

بک

[بُ] (اِ) رخساره و روی را گویند. (برهان). رخساره و رو. (ناظم الاطباء). رخسار. (رشیدی). رخساره. (از جهانگیری). رخسار و چهره. (آنندراج) (انجمن آرا). گونه. چهره. (در گناباد خراسان) (از محمد پروین گنابادی) :
تا زبعزت زنیم پر از باد کن پچت
گرنه تپانچه باز خوری تو ز ما به بک.
پور بهای...
نوروزتان فرخنده باد

نوبهار است در آن کوش که خوش دل باشی

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.