جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه انباردار: (تعداد کل: 1)
انباردار
[اَمْ] (نف مرکب)انباربان. انباری. (زمخشری). کسی که انبار ذخیره بآن سپرده است. (ناظم الاطباء). محافظ انبار. نگهبان محل کالا و ارزاق. (فرهنگ فارسی معین). حسابدار انبار. حافظ انبار. آنکه حساب محتوی انبار با اوست. (یادداشت مؤلف). || محتکر. (دهار). حَکِر. (یادداشت مؤلف) :
کسی کو بمیرد ز نایافت نان
ز خرد و...
کسی کو بمیرد ز نایافت نان
ز خرد و...