جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه اصله: (تعداد کل: 6)

اصله

[اَ صَ لَ] (ع اِ) مار خرد یا بزرگی است که گویند بدم خود میکشد و در حدیث آمده است: کأنّ رأسه اصله. ج، اَصَل. (از قطر المحیط). مار خرد و یا کلان که از دم و یا نفس خود هلاک میگرداند. (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب). ماریست...

اصله

[اَ لَ] (ع اِ) کلّ. همه، گویند: اخذه بأصلته؛ ای کله بأصله و اصلتک؛ ای جمیع مالک. (از قطر المحیط). و ناظم الاطباء ذیل اصله آرد: اصل، یقال: اخذه بأصلته؛ گرفت آنرا با اصل آن یعنی همهء آنرا. و صحیح ضبط قطر المحیط است.

اصله

[اَ لَ] (ع اِ) رجوع به اصله شود.

اصله

[اَ صِلْ لَ] (ع اِ) جِ صِلاله یا صِلال. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به صلاله شود.

اصله

[اَ لَ / لِ] (از ع، اِ) مأخوذ از اصله عربی. بن. بنه. || نهال و درخت تازه روییده و درخت کوچک: من برای باغم صد اصلهء میوه خریدم که بکارم. (فرهنگ نظام). و در تداول مردم گویند: ده اصله تبریزی، پنج اصله چنار.

اصله

[اَ لَ] (اِخ) دهی است از دهستان درجزین بخش رزن شهرستان همدان واقع در 28000 گزی جنوب قصبهء رزن و 14000 گزی خاور شوسهء رزن به همدان. محلی جلگه، سردسیر، مالاریایی و سکنهء آن 1625 تن که شیعه و ترکی زبان اند. آب آن از قنات تأمین میشود و محصول...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.