جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه اسدی: (تعداد کل: 7)

اسدی

[اَ دی ی] (ع اِ) تار جامه. اُسدی.

اسدی

[اُ دی ی] (ع اِ) نوعی است از جامه. (مهذب الاسماء). جامهء تافته. || تار جامه. || گیاهی است. (منتهی الارب).

اسدی

[اَ سَ] (ص نسبی) منسوب به اسد که نام چند قبیله است. (انساب سمعانی). || منسوب به بنی اسد: فذکر علان الوراق السعوی ان رجلاً من بنی أسد اختدع معاویه رغبه فی جاهه و میراثه حتی انتمی الی بنی اسد، فتوفی الاسدی الذی غره... (کتاب الوزراء و الکتاب تصنیف جهشیاری...

اسدی

[اَ سَ] (اِخ) ابن الحسن محمد بن عبدالله بن صالح. از علمای لغت و نحو و او خطی نیکو داشت. (ابن الندیم).

اسدی

[اَ سَ] (اِخ) حُدیر اسدی پدر زیاد. تابعی است.

اسدی

[ اَ س َ ] (اِخ ) علی بن احمد اسدی طوسی مکنی به ابی نصر. کنیه و نام و نسب او بهمین صورت در کتب تذکره آمده و اسدی در انجام کتاب الابنیة عن حقایق الادویة نام و نسب خود را همچنان نوشته است. اسدی...

اسدی

[اَ سَ] (اِخ) محمد بن بشیر کوفی. رجوع به محمد... شود.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.