جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه اسامه: (تعداد کل: 14)

اسامه

[اِ مَ] (ع مص) گران کردن بها را. || پرسیدن بهای چیزی را. سؤال کردن بها را از کسی. (منتهی الارب). || چرانیدن. (تاج المصادر بیهقی). || گو بر سر چاه کردن. || نظر انداختن بر کسی. (منتهی الارب).

اسامه

[اُ مَ] (ع اِ) اسد. شیر. (مهذب الاسماء).

اسامه

[اُ مَ] (اِخ) ابن اخدری شقری. صحابیست. وی ببصره نزول کرد و فقط یک حدیث از او نقل شده است. (قاموس الاعلام ترکی).

اسامه

[اُ مَ] (اِخ) ابن زید(1) مکنی به ابی خالد. وی وزارت یزیدبن عبدالملک داشت. (دستورالوزراء ص21) (حبیب السیر جزو2 از ج2 ص64).
(1) - در متن حبیب السیر: «یزید»، و در زیر کلمه نوشته شده: زید خ ل.

اسامه

[اُ مَ] (اِخ) ابن زیدبن حارثه. یا اسامه الحب، مولی رسول الله (ص). صحابی است و مکنی به ابی محمد یا ابی زید یا ابی جارجه. مادر وی ام ایمن خاصهء حضرت رسول (ص) است. مؤلف تاج العروس گوید: و ذوالبُطَین لقب اسامه بن زید رضی الله تعالی عنه. قال...

اسامه

[اُ مَ] (اِخ) ابن سفیان سجزی نحوی. وی از نحویان و شعرای سجستان است. ابوالحسن بیهقی در کتاب الوشاح ذکر او آورده است. و از اشعار اوست:
ابی النأی الا ان یجدد لی ذکری
لمن ودعینی و هی لاتملک العبرا
و قالت رعاک اللّه ماخلت اننی
اراک تسلی او تطیق لنا هجرا
و کانت تری...

اسامه

[اُ مَ] (اِخ) ابن شریک ثعلبی. یکی از صحابه. وی بعدها در کوفه اقامت گزید. بعضی احادیث شریفه از او نقل کرده اند از جمله: عبادالله تداووا فان الله لایضع داءً الاّ وضع له دواءً الا الهرم. و نیز: خیر ما اعطی الرجل خلق حسن. (قاموس الاعلام ترکی).

اسامه

[اُ مَ] (اِخ) ابن عمیر هذلی. صحابیست. (قاموس الاعلام ترکی).

اسامه

[اُ مَ] (اِخ) ابن مالک بن قهم مکنی به ابی العشراء الدّارمی. یکی از تابعین و از مشاهیر حفاظ. بعضی وی را از صحابه گفته اند ولی محققاً به درک فیض حضور حضرت نبوی نایل نیامده است. و روایات وی خالی از غش نیست. (قاموس الاعلام ترکی).

اسامه

[اُ مَ] (اِخ) ابن مرشدبن علی بن مقلدبن نصربن منقذ الکنانی و الکلبی الشیزری الملقب بمؤیدالدوله مجدالدین و المکنی بابی المظفر از اکابر بنی منقذ اصحاب قلعهء شیزر و یکی از علماء و از شجعان آنجا. او را در فنون ادب تصانیف عدیده است و ابوالبرکات بن المستوفی در تاریخ...

اسامه

[اُ مَ] (اِخ) ثعلبی. رجوع به اسامه بن شریک شود.

اسامه

[اُ مَ] (اِخ) دارمی. رجوع به اسامه بن مالک شود.

اسامه

[اُ مَ] (اِخ) شقری. رجوع به اسامه بن اخدری شود.

اسامه

[اُ مَ] (اِخ) هُذَلی. رجوع به اسامه بن عمیر شود.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.