جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه اذکار: (تعداد کل: 3)

اذکار

[اِ] (ع مص) یاد دادن کسی را. (منتهی الارب). با یاد دادن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). || اذکار مرأه؛ پسر زادن زن. (منتهی الارب). پسر زائیدن او. پسر زادن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی).
- اذکرتِ و ایسرتِ؛ دعائیست که آبستنان را گویند. پسر زای! و آسان زای!

اذکار

[اِذْ ذِ] (ع مص) اذکار چیزی؛ یاد کردن آن را. گذشته ها یاد کردن. (مؤید الفضلاء). ادّکار. استذکار. تذکر. ذکر. || بیاد آوردن. تذکیر. با یاد آوردن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی).

اذکار

[اَ] (ع اِ) جِ ذِکر. یادکردنیها. اوراد.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.