جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه احرار: (تعداد کل: 4)

احرار

[اَ] (ع ص، اِ) جِ حُرّ. آزادان. آزادگان. حرّان :
بسی نمانده که کار جهان چنین گردد
بکام خویش رسیده من و همه احرار.
فرخی.
عید تو همه فرخ و روز تو همه عید
وز دیدن تو فرخ روز همه احرار.فرخی.
ای شمسهء ملک پدر و زینت عالم
ای نعمت اهل ادب و دولت احرار.فرخی.
ای بارخدای همه...

احرار

[اِ] (ع مص) اِحرار نهار؛ گرم شدن روز. (منتهی الارب) (تاج المصادر). || خداوندِ شترانِ تشنه گردیدن. (منتهی الارب).

احرار

[اَ] (اِخ) ابن اسید الظهری. مکنی به ابورهم. صحابی است.

احرار

[اَ] (اِخ) (خواجهء...) لقب عبیدالله نقشبندی. رجوع به عبیدالله... شود.
نوروزتان فرخنده باد

نوبهار است در آن کوش که خوش دل باشی

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.