جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه ابله: (تعداد کل: 9)

ابله

[اَ لَهْ] (ع ص) خویله. سرسبک. (مهذب الاسماء). کم خرد. گول. دند. کذَر. (فرهنگ اسدی). کانا. نادان. سلیم القلب. سلیم. غدنگ. کاک. فغاک. هزاک. سلیم دل. بی تمیز. ناآگاه. کم عقل. نابخرد. خر. گاو. لهنه. دنگل. ریش گاو. پپه. پخمه. چُلمن. گاوریش. کون خر. بی مغز. کمله. کالوس. کالیوه. دنگ....

ابله

[اِ لَ] (ع اِ) دشمنی.

ابله

[اُ لَ] (ع اِ) آفت.

ابله

[اَ بِ لَ / لِ] (اِ) دمیدگی که از کثرت کار بر دست و از بسیاری مشی در پای افتد. (مؤید الفضلاء). و ظاهراً این لفظ صورتی از آبله باشد.

ابله

[اَ بِ لَ] (ع اِ) حاجت. || (ص) برکت داده شده در فرزند. (منتهی الارب).

ابله

[اَ بَ لَ / اَ لَ] (ع اِ) گرانی و ناگواری طعام. || گناه. وبال.

ابله

[اُ بُلْ لَ] (ع اِ) پارهء خرما. || خرما که میان دو سنگ خرد کنند و بر آن شیر دوشند.

ابله

[اُ بُلْ لَ] (اِخ) شهری است بر کنار دجله در زاویهء خلیج که به بصره داخل شود و پیش از بصره بنا شده و آنرا اُبله البصره نیز گویند. یکی از جنات اربعه. زرادخانه ها و سرهنگی از جانب کسری بر آن گماشته بوده است. اصمعی گوید بهشت های دنیا...

ابله

[اُ بُلْ لَ / اِ بِلْ لَ] (ع اِ) خویش. قبیله.
نوروزتان فرخنده باد

نوبهار است در آن کوش که خوش دل باشی

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.