جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه آرزومندی: (تعداد کل: 1)
آرزومندی
[رِ مَ] (حامص مرکب)شوق. اشتیاق. پویه. تعطش. بَهْش. التیاع. توق. صبابت :
سحر با باد میگفتم حدیث آرزومندی
ندا آمد که واثق شو بالطاف خداوندی.
حافظ.
ورای حد تقریر است شرح آرزومندی.
حافظ.
حدیث آرزومندی که در این نامه ثبت افتد
همانا بی غلط باشد که حافظ داد تلقینم.
حافظ.
|| تَحنّن. نُزوع. نِزاع. || غَرض.
-آرزومندی نمودن؛ تَشوّق. تَنوّق.
-آرزومندیها؛...
سحر با باد میگفتم حدیث آرزومندی
ندا آمد که واثق شو بالطاف خداوندی.
حافظ.
ورای حد تقریر است شرح آرزومندی.
حافظ.
حدیث آرزومندی که در این نامه ثبت افتد
همانا بی غلط باشد که حافظ داد تلقینم.
حافظ.
|| تَحنّن. نُزوع. نِزاع. || غَرض.
-آرزومندی نمودن؛ تَشوّق. تَنوّق.
-آرزومندیها؛...
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.