جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه متمم: (تعداد کل: 4)

متمم

[مُ مَ] (ع ص) تمام و کامل. || درست. (ناظم الاطباء).

متمم

[مُ تَمْ مَ] (ع ص) تمام در تمام. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).

متمم

[مُ تَمْ مِ] (ع ص) تمام کننده. (غیاث) (آنندراج) (از منتهی الارب). تمام کننده و به انجام رساننده و کامل کننده. (از ناظم الاطباء). مکمل. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). ج، متممات. (آنندراج) (غیاث). || شکافته و چاک شده. (ناظم الاطباء). متکسر. (از ذیل اقرب الموارد). || در اصطلاح عروض...

متمم

[مُ تَمْ مَ] (اِخ) ابن نویره بن جمره بن شداد الیربوعی التمیمی، مکنی به ابونهشل شاعر بزرگ و صحابی و از اشراف قوم خویش بوده است و در دوران جاهلیت و اسلام شهرت داشت. مردی کوتاه قد و اعور بود و شعر او که در مرثیهء برادرش «مالک» سروده مشهور...
ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.