جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه تملک: (تعداد کل: 2)
تملک
[تَ مَلْ لُ] (ع مص) پادشاه شدن. (تاج المصادر بیهقی). پادشاه شدن بر قوم و در اللسان: تملکهُ؛ ای ملکه قهراً. (از اقرب الموارد). || خداوند شدن. (تاج المصادر بیهقی). خداوند چیزی شدن. (آنندراج). به قهر ملک گردانیدن چیزی را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). مالک شدن. (غیاث اللغات). مالکیت و...
تملک
[تَ لِ] (اِخ) نام صحابیه ای. (منتهی الارب). نام زنی صحابی. (ناظم الاطباء).
