مدیحت
[مَ حَ] (ع اِمص) مدیحه. مدیحه. مدح. مدیح. ستایش. رجوع به مدیحه شود :
زآنکه فکر من از مدیحت او
نهر جاری و بحر مسجور است.مسعودسعد.
زآنکه فکر من از مدیحت او
نهر جاری و بحر مسجور است.مسعودسعد.