جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه شکرآلود: (تعداد کل: 1)
شکرآلود
[شَ کَ / شَکْ کَ] (ن مف مرکب) آلوده به شکر. کنایه از سخت شیرین :
کنی یادم به شیر شکّرآلود
که دارد تشنه را شیر و شکر سود.نظامی.
چنین سقمونیای شکّرآلود
ز داروخانهء سعدی ستانند.سعدی.
و رجوع به شکرآکند و شکرآگین شود.
کنی یادم به شیر شکّرآلود
که دارد تشنه را شیر و شکر سود.نظامی.
چنین سقمونیای شکّرآلود
ز داروخانهء سعدی ستانند.سعدی.
و رجوع به شکرآکند و شکرآگین شود.