جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه بریز: (تعداد کل: 2)
بریز
[بِ] (ص مرکب، ق مرکب) (از: ب، حرف اضافه + ریز، اصطلاح حساب یعنی فهرست و سیاهه و ارقام هزینه) با اجزاء خرج. مشتمل بابت های خرج یا دخل هزینهء تعمیرات بریز تهیه شده است؛ یعنی ریز و جزءجزء هزینه تهیه شده است. || پیوسته. پیاپی. متصل. (یادداشت مرحوم دهخدا)....
بریز
[بِ] (اِخ) دهی است از دهستان حومهء بخش مرکزی شهرستان لار. سکنهء آن 299 تن. آب آن از چاه و محصول آن غلات و خرما است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).