جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه انگیز: (تعداد کل: 2)
انگیز
[اَ] (اِ) ریشهء فعل انگیزیدن، آنچه باعث انگیزش و تحریک باشد. محرک. انگیزه. (فرهنگ فارسی معین) : گمان می برم که قصهء دمنه انگیز حسودان باشد. (انوار سهیلی از فرهنگ فارسی معین).
آنکه می کشت مرا غمزهء خونریز تو بود
گرچه او کشت ولیکن همه انگیز تو بود.؟
|| نوعی از ناز غریبه...
آنکه می کشت مرا غمزهء خونریز تو بود
گرچه او کشت ولیکن همه انگیز تو بود.؟
|| نوعی از ناز غریبه...
انگیز
[اَ] (اِخ) دهی از بخش مرکزی شهرستان سراب است که 148 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آنجا غلات و حبوب است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج4).